loading...
وبلاگ روابط عمومی شركت مهندسي اينتل رايانه
داود سالاری بازدید : 252 چهارشنبه 18 اردیبهشت 1392 نظرات (0)


 

چرا خوب نیستیم؟ 

در این دنیای پر از استرس و دنیای دود و آهن و دنگ و فنگ چرا عاشقی نمی کنیم یا اگر می کنیم با حساب کتاب است. بده بستون داریم انگار در همه چیز. خلاصه قرار نبوده اینطور باشیم ...

در ادامه توجه شما را به مطلبی در این خصوص جلب می کنم

تا جایی که فهمیده‌ام قرار نبوده این‌قدر وقت‌مان را در آخور‌های سرپوشیده‌ی تاریک بگذرانیم به جای چریدنِ زندگی و چهار نعل تاختن در دشت‌های بی‌مرز.
قرار نبوده تا نم باران زد، دست‌پاچه شویم و زود چتری از جنس پلاستیک روی سر‌ بگیریم مبادا مثل کلوخ آب شویم.
قرار نبوده اینقدر دور شویم و مصنوعی. ناخن‌های مصنوعی، دندانهای مصنوعی، خنده‌های مصنوعی، آواز‌های مصنوعی، دغدغه‌های مصنوعی.
حتما‌ً قرار نبوده بزهایی باشیم که سنگ‌نوردی مصنوعی در سالن می‌کنند به جای فتح صخره‌های بکر زمین.
هر چه فكر می‌کنم می‌بینم قرار نبوده ما این‌چنین با بغل دستی‌های‌مان در رقابت‌های تنگانگ باشیم تا اثبات کنیم جانور بهتری هستیم، این همه مسابقه و مقام و رتبه و دندان به هم نشان دادن برای چیست؟
قرار نبوده همه از دم درس خوانده بشویم، از دم دکترا به دست بر روی زمین خدا راه برویم، بعید بدانم راه تعالی بشری از دانشگاه‌ها و مدرک‌های ما رد بشود باید کسی هم باشد که گوسفندها را هی کند، دراز بکشد نیلبک بزند با سوز هم بزند و عاقبت هم یکروز در همان هیات چوپانی به پیامبری مبعوث شود. یک کاوه لازم است که آهنگری کند که درفش داشته باشد که به حرمت عدل از جا برخیزد و حرکت کند
قرار نبوده این ‌همه در محاصره‌ی سیمان و آهن، طبقه روی طبقه برویم بالا،
قرار نبوده این تعداد میز و صندلی‌ِکارمندی روی زمین وجود داشته باشد، بی‌شک این همه کامپیوتر و پشت‌های غوزکرده‌‌ی آدمهای ماسیده در هیچ کجای خلقت لحاظ نشده بوده؛
تا به حال بیل زده‌اید؟ باغچه هرس کرده‌اید؟ آلبالو و انار چیده‌اید؟ کلاً خسته از یک روز کار یَدی به رختخواب رفته‌اید؟ آخ که با هیچ خواب دیگری قابل مقایسه نیست این چشم‌هابرای نور مهتاب یا نور ستارگان کویر،‌ برای دیدن رنگ زرد گل آفتابگردان برای خیره شدن به جاریِ آب شاید، اما برای ساعت پشت ساعت، روز پشت روز، شب پشت شب خیره ماندن به نور مهتابی مانیتورها آفریده نشده‌اند.
قرار نبوده خروسها دیگر به هیچ‌کارنیایند و ساعت‌های دیجیتال  صبح‌خوانی کنند. آواز جیرجیرک‌های شب‌نشین حکمتی داشته حتماً، که شاید لالایی طبیعت باشد برای به خواب رفتن‌ما تا قرص خواب‌ لازم نشویم و اینطور شب تا صبح پرپر زدن اپیدمی نشود.
من فکر می‌کنم قرار نبوده کار کردن، جز بر طرف کردن غم نان، بشود همه‌‌ی دار و ندار زندگی‌مان، همه‌ی دغدغه‌ی زنده بودن‌مان.
قرار نبوده کنار هم بودن و زاد و ولدکردن، این همه قانون مدنی عجیب و غریب و دادگاه و مهریه و حضانت و نفقه و زندان و گروکشی و ضعف اعصاب داشته باشد.
قرار نبوده اینطور از آسمان دور باشیم و سی‌ سال بگذرد از عمر‌مان و یک شب هم زیر طاق ستاره‌ها نخوابیده باشیم.
قرار نبوده کرِم ضد آفتاب بسازیم تا علیه خورشید عالم‌تاب و گرما و محبتش، زره بگیریم و جنگ کنیم.
قرار نبوده چهل سال از زندگی رد کنیم اما کف پای‌مان یک‌بار هم بی‌واسطه‌ی کفش لاستیکی/چرمی یک مسافت صد متری را با زمین معاشرت نکرده باشد.
قرار نبوده من از اینجا و شما از آنجا، صورتک زرد به نشانه‌ی سفت بغل کردن و بوسیدن و دوست داشتن برای هم بفرستیم.

چیززیادی از زندگی نمی‌دانم، اما همین‌قدر می‌دانم که این‌همه “قرارنبوده”‌ای که برخلافشان اتفاق افتاده، همگی‌مان را آشفته‌ و سردرگم کردهآنقدر که فقط می‌دانیم خوب نیستیم، از هیچ چیز راضی نیستیم، اما سردرنمی‌آوریم چرا

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
اين وبلاگ به منظور اطلاع رساني فعاليتهاي حوزه بانكي همچنين فعاليتهاي شركت اينتل رايانه با هدف آشنايي هموطنان با خدمات اين دو سازمان، ايجاد شده است.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    به نظر شما این وبلاگ نیاز آموزشی شما را برآورده کرده است؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 10
  • کل نظرات : 7
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 11
  • آی پی امروز : 11
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 17
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 18
  • بازدید ماه : 109
  • بازدید سال : 159
  • بازدید کلی : 48,147
  • بیوگرافی داود
    به زودی اطلاعات خوبی خواهم گذاشت